I aM sOme onE elSe

تو منحصر به فردی ، دنبال چی میگردی ؟!

سلام سلام برهمگی hello

من اومدم با سوالای جدید و باحال :sunshine

1 - باید بین کرشدن و کور بودن یکی رو انتخاب کنی . کدوم ؟ helicopter

جواب من : ترجیح می دم بمیرم ولی کر یا کور نباشم .chinese

2 - در این زمانه ، بزرگترین حسن زندگی چیست ؟Father Christmas

جواب من : ....

نمیدونم . واقعا سوال سختیه .hello hyde

جواب بدین . دوست دارم نظراتونو بدونم . flower


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, |

 

روزهای بد ... پشت سرهم ...شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

تاریخ . معلم روانی . همین طور هی میگفت این جا رو خط بکشین ( متن درس ) این جا رو دایره بکشین ، این جارو پرانتز .شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے یهو نگاه میکردی کل درس رو خط کشیدی زیرش .شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

فارسی . معلم زر زرو شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے . تند تند تند حرف میزد . اصلا نمیدونی ها ، یهو گوز رو ربط میداد به شقه ( شقیقه ! ) شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

یه چیزی رو دیوار پشت سرم نوشته بودم داشتم غلط گیر میزدم ( بیکاری داده بود ) یهو داد زد : اوی ، میخوای فردا یه سطل رنگ بیاری کل مدرسه رو رنگ کنی ؟ کلی آبروریزی شد . یه بچه ها از جلو گفت : کی بود حالا ؟ ناهید گفت : هرکی بود . به توچه ؟ ماشالا به این جذبه !شکلکْ هآے خآنومے

ریاضی جبرانی . معلم خوب بود . فقط اعصابم از دست معلم احمق زنگ قبل و این سعادت ( معاونمون ) ککه خورد شده بود که نذاشت برم آب بخورم .

خانم امیری 5 دقیقه ی آخر رو استراحت داد . داشتم نون و پنیر میخوردم connie_feedbaby.gifکه اومد ایستاد جلوم و گفت : میشه بفرمایین چی میخورین Rolling Pin؟ باز کلاس ساکت و بچه ها برگشتن طرف من ( کثافتا ، نگاه نکنین ! ) گفتم : نون و پنیر . سکوت . گفتم : خب گشنمه خانوم . گفت : منم گرسنمه . خوراکی هم دارم ولی وقتش رو ندارم . شما بفرما !

HaHaH!!!!!!!!!!!!

شنبه بچه ها میرن سیرک . من که نمیرم . عیب نداره . بذار خوش باشن بدون من ...

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, |

سلام سلام سلام

امروز حسابی شارژم ها . آخه با دوستم آشتی کردم . وای خودم باورم نمیشه . دیروز دوست ناهید اومده بود خونمون و کلی باهام حرف زد و ناامیدم کرد . اون خیلی چاخان می کنه ولی من باور کردم . صبح که رفتم مدرسه برای ناهید نامه دادم که :

این رسمش نبود . تو حق نداشتی همه ی نامه هایی که برات داده بودم رو بدی دوستات بخونن .

من به تو اعتماد داشتم . اون چیزا بین من و تو بود و خدا .

واقعا که ... دوستی ما یه زمانی حرمت داشت .

جواب داد : هرکی بهت گفته چاخان گفته . من اونا رو به هیچ کس نشون ندادم .

 

دوستی ما الانم واسه من حرمت داره .شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

خلاصه حسابی حرف زدیم و از علت قهرمون گفتیم و تابستونی که گذشت و ... . من الان به اندازه ی تموم ستاره ها و برگ درختا و گلبرگ ها و عاشق هایی که روی زمین وجود داره خوشحالم .شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

همین الان از خواب پا شدم و ... خواب دیدم که ما با همیم و کنار هم می شینیم .شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے مثل قبل شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے. چون بعدازظهر خوابیدم نمیشه گفت خواب دم صبح چپه . و به خواب زن چپه هم هیچ اعتقادی ندارم !

من خوشحالم ....Smileyشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:, |

یه وبلاگ خیلی قشنگ و هری پاتری می شناسم هرکی دوست داره می تونه بره . برین ،  ضایع می شما !

www.3wizard.loxblog.com

برین ها . اگه نه وبلاگمو حلالتون نمی کنم .


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, |

 

شنبه 2 / 7 / 90

امروز اتفاق خاصی نیافتاد .

رمان یکتا را تموم کردم . جالب بود ولی مثل همه ی رمان ها داستانش خیلی کلیشه ای بود .

داستان پسری به نام کیارش که عاشق دختری به نام یکتا میشه . ولی یکتا از اون متنفره و بعد کم کم با محبت هایی که از اون می بینه عاشقش میشه .

تا حالا 20 تا رمان با این مضمون خوندم !

مسخره ها یه سوژه ی جدید گیر بیارین .

فردا ... مدرسه ها باز می شن و من کلی استرس دارم .

روبه رویی با دوستان نامردم ... چندان خوشایند نیست .

خداحافظ

تابستان خوبم ....  


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:, |

Ɖɛƨι∂и : zĦaиƉaяк