I aM sOme onE elSe

تو منحصر به فردی ، دنبال چی میگردی ؟!

دوشنبه . 29/3/91

خیلی وقت بود این جوری ننوشته بودم . که تاریخ بزنم بالاش . دقیقا از تابستون پارسال ... یادش بخیر عجب تابستون گندی بود ...

فکر نمی کردم دیگه بنویسم آخه دیگه تعطیلات شروع شد و آدم نمی دونه چی بنویسه اما خب یهو می زنه به سرم باید یه جا خالی کنم ؟

در حال حاضر که دارم می نویسم سرم داره از درد می ترکه و احساس می کنم هر آن ممکنه بمیرم این وسط .

در حال حاضر که دارم می نویسم یه مورچه بالدار تو اتاق وول میخوره و من همینطور که می نویسم باید حواسم باشه نیاد طرف من ( حس این که پاشم بکشمش رو هم ندارم چون هی باید دنبالش بدوم )

در حال حاضر که دارم می نویسم با بابا و اینا دعوام شده چون اونا عقیده دارن تازگیا خیلی پررو شدم و اصن احترام رو نمی فهمم با کدوم ح می نویسن . مامان هم که همش منتظره یه طوری بشه که همه چی رو بندازه گردن دوستام !!

امروز مبعث بود .

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .

اینم سهم ما از امروز .

چند دیقه پیش اعصابم چیز مرغی بود و زد به سرم یه اس دادم واسه ناهید :

سلام ناهیدجون ! عیدت مبارک !

البته همچین کار مهمی هم نبود که بزنه بسرم اما خب قول داده بودم به خودم که براش اس ندم تا ببینم کی یادش می افته یه دوست منتظرشه !

بد گفتم بی خیال قول تو هم بابا ، من باید با معرفت باشم که هستم !!!

خلاصه اینو که دادم جواب داد : سلام خانومی ( این خانومی گفتنت تو حلقم ! ) عید تو هم مبارک ...

یکم دیگه حرف زدیم که شارژش تموم شد

دارم به این نتیجه می رسم که تنها کسی که وقتی حالم بده باش حرف بزنم بهتر میشم ناهیده ...

 


پ.ن 1 : عاشق این بهونه های کوچیکم که باعث میشه باهاش حرف بزنم و از اون حال در بیام ...!

پ.ن 2 : امیدوارم هیچوقت نیاد تو این وبم !

پ.ن 3 : جاتون خالی دیشب بارونی اومد اصفهان . والا ما که بارون این وقته ندیده بودیم .

پ.ن 4 : تفاوت آدمهای دیروز و امروز :


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, |

بس کن می دونم که تو عاشق دعوا و خط و نشونی

پیشت نمیام میدونم که نباشم تنها می مونی

نگو قول و قرار که دلیل جدایی رو خودت می دونی

می گی عاشقمی آخه عاشق اینجوری من که ندیدم

راهی که میری همه خط کشیاشو خودم کشیدم

برو قصه بساز واسه یک نفر دیگه که من پریدم ...

منو سیاه نکن مگه نمیدونی عمریه زغال فروشم

منو می ترسونی بابا گرگم و لباس بره می پوشم

تو خیال می کنی که من برده و غلام حلقه به گوشم ...

دانلود آهنگ زیبای خط و نشون از امیر علی

Download


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, |

نمک رو زخم من نپاش من زخمی غرورتم

با این همه بدی ببین هنوز سنگ صبورتم

از درد من قصه نگو قصه ی من تکراریه

مردن من همیشگی واسه دل تو عادیه

جلو چش غریبه ها چقد خار و حقیر شدم

هیچی ازم نذاشتی تو وقتی دیدی اسیر شدم

وقتی نبودم هیچ کسی با دلت همبازی نبود

خاک سیاه نشوندیم و دلت هنوز راضی نبود

عشقتو تو سرم نزن اینقد بهم نگو بمیر

تموم هستیم مال تو زندگیم و ازم نگیر

چرا همیشه تبرت رو ریشه ی دل منه ؟

بگو چرا قلب منه باید همیشه بشکنه ؟

چه روزهایی که سوختمو ، به پای تو حروم شدم

یه عمری من دل بستمو ، تو چشمای تو گم شدم

دیگه چی می خوای از دلم ، هر چی که می خواستی دیدی

به عشق پاک و بی ریام ، توی دلت می خندیدی

Download

پ.ن : یادگاری از یه دوست ...
 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, |

امروز با هزار بدبختی صبح زود ساعت هفت و نیم بیدار شدم که برم کلاس تست که یعنی خیر سرم تیزهوشان قبول شم . حالا این کلاسم ساعت هشت شروع میشد و فقط یه ساعت هم تو راه بودیم .

تو تاکسی که همش داشتم چرت میزدم فقط یه چیزی که می فهمیدم راننده که خیلی هم سوسول بود آهنگ همدم معین رو گذاشته بود . اون دمای آخرم یه صلیب دیدم که به شیشه اش آویزون بود .

تاکسی دومیه یه پیرمرده بود که خیلی هم حرف میزد و نمی ذاشت بخوابیم که . ماهم همینطور الکی سر تکون می دادیم . وسطای راه هم اومد آینه اش رو تنظیم کنه ، یهو آینه کنده شد . اینم شوکه شده بود یه ذره نگاش کرد بعدم گفت : انگار با تف چسبوندن اینارو . البته این موضوع هیچ وقفه ای ( به جز دو سه ثانیه ) در حرف زدنش ایجاد نکرد .

خلاصه رسیدیم مدرسه و من که تازه چشام وا شده بود فهمیدم که تا ساعت 2 بعد از ظهر باید هی مث نفهما زل بزنم تو چشای معلما . نه که ما سطحمون خیلی بالاست ...

رفتم تو کلاس دیدم ا ، الینا هم اومده . منو بگو اینجوری شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے( دقیقا عین خری که بهش تیتاب داده باشن )

آخه این الی که هست آدم حوصله اش سر نمیره . اینقدر مسخره بازی در میاره که نگو ... ( حالا ذوق نکن ازت تعریف کردما )

سر کلاس ما که دیدیم هیچی نمی فهمیم گوشی های هم دیگه رو گرفتیم و شروع کردیم به فضولی کردن . داشت اس ام اسام رو می خوند . گوشی منم بلوتوث هاش همیشه جزو اس ام اسا میاد ( مرده شورشا ببرن ) اینم حواسش نبود بازش کرد صدای گوشیم زیاد اینم آهنگ .. وای ... دیگه نمی دونین ها ... این احمق بلانسبت ان هم هول کرده بود ... خلاصه مردیم و زنده شدیم تا این قطع شد ... تا یه ساعت بعدش داشتیم غش و ضعف می رفتیم

زنگ تفریحش رفتیم حیاط . آقا یه حیاطیا . یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی . تا ما اومدیم یه سر بریم آب بخوریم زنگ خورد . اصن من موندم ما چطور سه سال تو یه چس جا زندگی کردیم ؟

دم در دستشویی شون هم نوشته بود توان : کار تقسیم بر زمان ( نه بابا ) الینا : اینو نوشت که هرکی میره تو توانش رو حساب کنه چقدر زور زده  !

بعدش رفتیم نشستیم پشت شمشادا ، هیشکی هم اون دور و برا نبود . الی داشت می گفت تا حالا چلغوز افتاده رو سرت ؟ که یهو تالاپ ... چه حلال زاده ان این کفترا ... والا خدا رو شکر که گاوا بال ندارن ...

زنگ آخرش کلاس عربی بود . مام دوباره نشستیم به مسخره بازی . متنهی این بار دید معلم باز تر بود ( رفتیم تو نمازخونه ) یهو گفت شما خانوم که اون ته نشستی ، پاشو این سوالو جواب بده . الینا هم گفت ب میشه . یارو گفت شیر یا خط کردی ؟ الی گفت نه ده بیست سی چل کردم . شیر یا خط باید دوتا گزینه باشه نمیشه اینا چارتاست .

یارو :

این رفیق مام ریلکس ...

خلاصه روز باحالی بود ...


تا چندوقت دیگه الی هم وب می سازه ، آدرسشو میدم .

راستی ، ادامه مطلب جالبه ، ببینین .


برچسب‌ها: <-TagName->
ادامـه مطلـب
ترنم | جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, |

عنوان وبم رو عوض کردم

فقط مشکلش اینه فقط تابستون کاربرد داره

سه ماه دیگه باید عوضش کنم دوباره !


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, |

امروز روز آخری بود که می تونستم دوستامو ببینم . دوستایی رو که 3 سال با غم و شادی شون آشنا شدم . با هم خندیدیم براشون گریه کردم برام غصه خوردن . دوستایی که جدایی ازشون برام خیـــــــــــــــــــلی سخته . دوستایی که تنها کسایی بودن که دلم بهشون خوش بود .

می دونم . می دونم بازم چنین دوستایی خواهم داشت اما سختی هایی داره پیداکردنشون که یه بار تجربه کردم و دیگه طاقتشو ندارم . بعضی وقتا هست آدم حاضره بمیره اما یه چیزو دوباره تکرار نکنه . مثل کسی که رفوزه شده و یه سال طولــــــــــــــانی رو باید دوباره تکرار کنه . من نمی خوام دوباره اون روزا رو تکرار کنم . اصن فکرشو که می کنم با خودم میگم اون من بودم ؟ چه جوری تحمل کردم ؟ ایول بابا آفرین !

دل کندن از روزای خوبم سخته ...

فکر کردن به آینده می ترسوندم ... آدمی نیستم که خودم برم جلو و با کسی دوست بشم ... از این می ترسم که تو محیط جدید کسی نباشه که این کارو انجام بده ...

کاشکی می دونستم اونقدری که دلم برای دوستام تنگ میشه ، نصفش دل اوناهم برای من تنگ شه . اما حیف که می دونم بی معرفت  تر ازین حرفان ...

بیشتر از همه یه نفر هست که دل من براش تنگ میشه و دل اون نه ...

N

حتی فکر اینی که ممکنه دیگه یه آدمی مثل منو یادش نیاد عذابم میده ...

 


از کلاس زبان میام . فاینال بود . 92 از 100


دوست داشتن سخت نیست اگر همه مثل "تو" باشند !!

- پیدا کنید مخاطب را !!


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, |

چه سلامی ( مانی رهنما )

چه سلامی واسه چی این همه تاخیر کردی

به هوا محتاج بودم دیگه خیلی دیر کردی

دیگه موهای سپیدم بیشتر از موی سیاهه

جوونیم بر نمی گرده دیگه آخرای راهه

حرف دیگه ای ندارم جز همین غم قدیمی

دنبال چیزای ما نیست دل آدم قدیمی

حرف دیگه ای ندارم جز همین که بی قرارم

تو نباشی حکم اینه حق زندگی ندارم

چه سلامی واسه چی این همه تاخیر کردی

به هوا محتاج بودم دیگه خیلی دیر کردی

قبل تو خونه نبود و بعد تو حنجره ای نیست

این طرف که تو نباشی اون طرف منظره ای نیست

وقتی عشق از دست میره کیو باید سرزنش کرد

اون که رفت یا اون کسی که به زبون نمی گه برگرد

تو نخواستی که بمونی دست کشیدی از ادامه

می ری و می بری همرات نفسی رو که باهامه

بودنت کوتاه مدت من اسیر این کلیشه ام

قبل تو عاشق نبودم بعد تو عاشق نمیشم ...

 

Download


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, |

دوم دبستان که بودم یه روز یه موضوع انشا بهمون دادن به اسم بهترین و بدترین روز زندگیتان را بنویسید .

اونروز نوشتم بدترین روز زندگی من وقتی بود که تو فلان فروشگاه گم شدم و کلی گریه کردم !

بهترین روز زنگیم هم روز تولدم بود که کلی از همه کادو گرفتم !

اول راهنمایی که بودم دوباره همچین موضوعی بهمون دادن

اونروز نوشتم بدترین روز زندگی من وقتیه که پشت در بمونم و کلید نداشته باشم برم تو و تا سه ساعت بایستم که یکی بیاد از در برام بره بالا !

بهترین روز زندگیم هم وقتیه که نمره ی خوب بگیرم !!!

دوم راهنمایی که بودم نوشتم

بهترین روز زندگیم وقتی بود که فهمیدم دوستم داره !!

بدترینش وقتی بود که فهمیدم دوستش دارم !!!

امسال نوشتم

بدترین روز روز جداییه

بهترین روز روز وصل !!!

موندم با این روند پیشرفت چن سال دیگه چی میخوام بنویسم!!

پ . ن: خیلی وقته هر مشکلی پیش میاد که شدید ناراحتم میکنه با خودم فکر می کنم آیا اونقدر ارزش داره که بشه بدترین روز زندگیم یا الکی بزرگش کردم ؟


بچه ایم.

همان قدر که عاشقانه های بچگانه مان را قاب میکنیم

به دیوار های مجازی میزنیم

و نمیدانیم همین پاره عکس هایی که کشیده ایم اینجا

روزی شکنجه گاهمان میشوند


نگین خانوم ، رمز این مطلب شماره موبایلته ، بزن برو تو

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

برچسب‌ها: <-TagName->
ادامـه مطلـب
ترنم | چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, |

وقــتی همه چیز خوبه


 

میترسم ...


 

مـا به لنگیدن یکــــ جایِ کار


 

عـــادت کـــرده ایـــم . . .


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

یه عمری آرزوم این بود که با قلب تو همسو شم

نذار بی تو هوای عشق زمستون شه تو آغوشم

تو این حالم رو می فهمی همین که باشی آرومم

نرو از پیش من حتی اگه حس کردی خاموشم

نرنجی از دلم بانو  یه وقتایی اگه سردم

آخه این بار غم گاهی زیادی میشه رو دوشم

یه روز گفتی میری اما یقین داری که میری

به جون تو که بعد از تو برات مشکی نمی پوشم

ندارم ناله و آهی شراب غم نمی نوشم

نمی گیرم گل و گلدون غمت میشه فراموشم

نمی مونم منم اینجا تو دنیایی که تو نیستی

چیکار کردی که تونستم با چشمای تو جادو شم

بگو که باورت میشه چقدر ساده دوستت دارم

با اینکه خیلی از حرفات هنوز مونده توی گوشم

بجون تو قسم خوردم بری از پیش من مردم

واسه رفتن از این دنیا دیگه مشکی نمی پوشم

 

 

 

  Download

پسورد : www.mahvizan.com

 

پ . ن : اون تیکه قرمزا تقدیم به یکی !

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

تو کوچه های خلوت دوباره پا میذارم

تموم خاطراتو می خوام یادم بیارم

یادم میاد تو بارون سر رو شونه ام گذاشتی

گفتی چقدر بد میشد اگه منو نداشتی

شونه به شونه رفتیم با اون لبای خندون

منو تو عاشق شدیم تو مهمونی بارون

یادم میاد تو چشمات نه غم بودو نه شادی

داشتی که عاشقی رو یاد دلم میدادی

بوی غم خیابون دوباره عاشقم کرد

من اون شبارو میخوام بیا دوباره برگرد

دلم میخواد همیشه همش بارون بباره

اما تو دیگه نیستی بارون چه فایده داره ؟

 

 

 

 Download

پ . ن : وای من چقد از این آهنگا خاطره دارم ...

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

دیگه تورو ندارم تو رو ازم گرفتن

گفتن فراموشت کنم منو دست کم گرفتن

گفتن که عشق تو کجا لایق اسم اون میشه ؟

گفتن برو که عشق اون قسمت دیگرون بشه

اگه که خالیه دستام اگه هیچی ندارم

عوضش برای تو یه قلب دیوونه دارم

اگه که تو رو گرفتن اگه تو داری میری

عوضش توی خیالم با تو پروازی دارم

 

 

 

Download

پ . ن : اینو یه دفه از یکی شنیدم ... داشت برای من میخوند ... الان اصن باورم نمیشه یه روزی اینقدر دوستم داشت ... ( فیلم هندی شد )

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

درد من از آدمای بی وفا نیست

زخم دل از غربتو از دشمنا نیست

گله ای از غربت و دوری ندارم

اشک من از قسمت و نامردیا نیست

اونی که عشقمه همه وجودمه دلمو می شکنه

اونی که محرمه شریک قلبمه دلمو می شکنه

زخم دشمن اونقده اثر نداره

 آخه دشمن از دلم خبر نداره

ولی اون که عشقمه محرم رازه

زخمی که تو دل میکاره موندگاره

دل من راضی به بارون چشاش نیست

آخه اون جدا ازین جون و تنم نیست

اما اون تو عمق ماجرای حرفاش

چیزی جز اینکه بخواد جون بکنم نیست

 حمید رضا فرهادی , درد من - wWw.LaFTPatOGH.cOm

 پ . ن : سوســـــــــــــــــــــــــــــــول

 

 Download

پ . ن 2 : دقیقا حال این روزای خودم !

تازه این اینقدر باحاله وسطش یکی با یه صدای نکره میگه : تن ، ناین ، ایت ، سون ، سیکس ، فایو و ... الی آخر ... 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

طاقت من سر اومده دل دل نکن عروسکم

تحمل رفتنتو دیگه ندارم

موهای خیستو بذار رو شونه هام آروم بگیر

پلکاتو روی هم نذار طاقت ندارم

تو نرو تلخه بی تو بخوام بمونم

سخته بخوام بی تو بخونم

نرو می میرم نمی تونم ....

خسته شدم خسته شدم از این شبای انتظار

من موندم و سکوت و یک دل بی قرار

من موندم و یه عالمه دل شوره و دل واپسی

دارم می میرم ای خدا  تو بگو چرا ؟

Download


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

نذار امشبم با یه بغض سر بشه

بزن زیر گریه چشات تر بشه

بذار چشماتو خیلی آروم رو هم

بزن زیر گریه سبک شی یه کم

یه امشب غرورو بذارش کنار

اگه ابری هستی با لذت ببار

غرورت نذار دیگه خستت کنه

اگر نیست باید ....

 رضا شیری آهنگ بزن زیر گریه

Download

 

پ . ن : هه هه . اینو همین نصفه شو دارم . دقیقا تا همونجا که میگه اگه نیست باید ... دوستان اگر دانلود کردین به منم بگین بقیه ش چطور میشه

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

دختری به نام آهو ( سالار عقیلی )

 

حاشا نکن دل را عاشق تر از ما نیست

تنها بگو این عشق پای تو هست یا نیست

افتاده ام در دام تو با این دل خسته

چشمی که آهو می کند راه مرا بسته

غم دیوانه واری دارد این عشق

 چه شیرین انتظاری دارد این عشق

ببین هرجا دل درد آشنای خسته ای هست

اگر کهنه اگر نو یادگاری دارد این عشق

اگرچه زندگی هرگز به کام عاشقان نیست

 برای زندگی عاشق تر از ما در جهان نیست

دل را از عشق شعله ور کن

 مارا از دل بی خبر کن

چون شب عاشقان روشن باش

ماه من تا ابد با من باش

 دانلود آهنگ تیتراژ سریال دختری به نام آهو   سالار عقیلی

 

 Download

پ . ن : مال فیلمه . ولی من عـــــــــــــــــــــــــاشق خودش و خواننده شم ( البته به چشم برادری )

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

سرگردون ( قمیشی )

از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده

 آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده

غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم

 اسمی که اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم

با تنم زخمی اگه بود بی رمق بود اگه پاهام

 تازه تازه با تو گفتن اگه کهنه بود دردام

من سرگردون ساده تو رو صادق می دونستم

این برام شکسته اما تورو عاشق می دونستم

تو تموم طول جاده که افق برابرم بود

شوق تو راه توشه ی من اسم تو همسفرم بود

من دل شیشه ای هرجا هر شکستن که شکستن

 زیر کوه بار غصه هر نشستن که نشستن

عشق تو از خاطرم برد چه نحیفم و پیاده

تو رو فریاد زدم و باز خون شدم تو رگ جاده

نیزه ی نم باد شرجی وسط دشت تابستانون

تازیانه های رگبار توی چله ی زمستون

نتونستن نتونستن جلوی منو بگیرن

 از من خسته ی خسته شوق رفتنو بگیرن

حالا که رسیدم اینجا پر قصه برا گفتن

 پر نیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن

تو رو با خودم غریبه از خودم جدا می بینم

خودمو پر از ترانه تو رو بی صدا می بینم

اون همیشه با محبت برای من دیگه نیستی

نگو صادقی به عشقت آخه چشمات میگه نیستی

پ . ن : بروبچ اینو هم قمیشی خونده هم داریوش

قمیشی :

Download

 

داریوش :

http://parsaspace.com/files/1868414884/?c=913


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

تقدیر ( شادمهر )

باید تو رو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست

تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست

بیا این که بی تاب منی بازم منو خط میزنی

باید تو رو پیدا کنم تو با خودت هم دشمنی

کی با یه جمله مثل من می تونه آرومت کنه

 اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه

دل گیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور

 وقتی به من فکر می کنی حس می کنم از راه دور

آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو می بره

عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی می پره

باید تو رو پیدا کنم هر روز تنهاتر نشی

راضی به با من بودنت حتی ازین کمتر نشی

پیدات کنم حتی اگه پروازمو پر پر کنی

محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی

 

 Download

پ . ن : اینو یه وقتی فکر می کردم حال و روز من و یه نفره ( ! . همون یه نفر که شعر رضا صادقی تقدیمش شد ) که البته به درد من نمی خورد و اگه اون می داد به من خیلی توپ میشد ولی خب ... چیکار کنیم دیگه بس که این بشر خنگه . نمی تونستی یه آهنگ مرتبط هم پیدا کنی بدبخت ؟

البته همش میخوره فقط اون تیکه که میگه "عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره" به درد لا جرز میخوره .

زنم که نبود که ! دوستم بود !

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

 

الکی ( قمیشی )

من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم

 الکی بگم جداش یم تو بگی که نمی تونم

من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری

 دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داره

من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم

 اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم

من فقط عاشق اینم روزایی که با تو تنهام

کار و بار زندگیم رو بذارم برای فردا

من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافه ام

بشینم یه گوشه ی دنج موهای تورو ببافم

عاشق اون لحظه ام که پشت پنجره بشینم

حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم

 http://mohammadesign.persiangig.com/image/theme/ghomayshiblog/cover/alaki-cover.jpg

 

 Download

پ . ن : مردم آزار روانی !( با عرض پوزش )

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

بچه ها یه سوال دارم ممنون میشم جواب بدین :

اگه بخوام یه لینک دانلود ( مثلا آهنگ ) رو از یه سایتی کپی کنم بذارم تو وب خودم ، که صفحه ی جدید باز کنه و بتونم هم اسمش رو هرچی می خوام بذارم ، باید چی کار کنم؟

قبلا ها بلد بودم حالا هرچی فکر می کنم یادم نمیاد


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

دل ( چاوشی )

یه دل دارم خدا داره

زمین داره هوا داره

میون دریای غمش

کشتی و ناخدا داره

یه دل دارم ترک داره

ترس و یقین و شک داره

رو بام برفیش همیشه

یه دنیا بادبادک داره

یه دل دارم آتیش داره

تو ابرا قوم و خویش داره

نه راه پس مونده براش

نه طفلی راه پیش داره

یه دل دارم رقیب داره

فراز داره نشیب داره

با این که آدم نشده

کلی درخت سیب داره

یه دل دارم وفا داره

یه تاقی از طلا داره

تو بهترین جاش یه دونه

قصرای پادشاه داره

یه دل دارم نگین داره

هوا داره زمین داره

تو دریای پر از غمش

قایق و سرنشین داره

 

http://dl.azarava.com/music/pack1/Del[www.azarava.com].mp3

پ . ن : منم یه توپ دارم قلقلیه !

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

بارون ( چاوشی )

دوباره خزون اومد نم نم بارون می زنه تو صورتم

بوی خاک و نم کوچه میگه هنوز دیوونتم

رعد و برق فهمیده انگار زندگیم شده غم انگیز

دستای کیو گرفتی زیر بارونای پاییز ؟

می خوام اینجا با تو باشم زیر بارونا دوباره

ولی افسوس نه تو هستی نه دیگه بارون می باره

خزونم داره می ره نموند برگی رو درختا

من هنوز منتظرم تو ی جاده تک و تنها

دیگه بارون نمی باره توی جاده پر برفه

به خدای آسمونا اسمت از یادم نرفته

می خوام اینجا با تو باشم زیر برف و بارون و بارون

نیایی با خاطراتت سر می ذارم به بیابون 

 

پ . ن : بالاخره خزون داره میاد یا میره ؟

 Download


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, |

به گل نشسته در بهشت!
پروفسورويليام شرمن سن فرانسيسكو را به قصد پروازبا بالون برفرازاقيانوس آرام ترك كرد .
اما سرنوشت او را به جزيره كراكاتوا برد ، جزيره اي افسانه اي با ثروتي غيرقابل تصورو سكناني عجيب و غريب كه بالوني شگفت آور اختراع كرده بودند .

پروفسورشرمن با پي بردن به اسرار كراكاتوا ناچار شد در آنجا بماند ، اوتنها درصورتي مي توانست آنجا را ترك كند كه راه فراري بيابد .

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, |

 

فكر نمى‌كنم كسى‌ باشد كه «سارا كرو» را نشناسد. دختر بچه كلنل كرو كه از هندوستان آمده تا در مدرسه شبانه‌روزى خانم مين‌چين دور از پدرش (كه به هندوستان بازگشته است) و در كنار همسالانش به تحصيل بپردازد.
توفان زندگى ناگهان زندگى سارا را بر هم مى‌زند و با مرگ ناگهان پدرش او از شاگرد برگزيده خانم مين‌چين، به دخترك خدمت‌كارى تبديل مىشود كه در اتاق كوچك زيرشيروانى مى‌خوابد. اما بالاخره دوران سختى‌هاى سارا به اتمام مى‌رسد و دوست پدرش (كه به دنبال او مى‌گشت تا بگويد كه افسانه معدن‌هاى الماس حقيقت دارد)، او را پيدا مى‌كند و سارا مجدداً به يك شاهزاده تبديل مى‌شود.

بدون شك داستان، داستانى زيبا است و دليل آن خيل عظيم كارگردان‌هاى كه عنوان فيلم، سريال و كارتون از روى آن ساخته‌اند. داستان در واقع يك رمانس كوچك است هم از نظر سن قهرمان آن و هم از نظر تعداد صفحات كتاب. اما شما مى‌توانيد مثل هر رمانس خوب و جذابى از آن لذت ببريد. در اين رمانس كوچك، نويسنده تنها دليل مقابله سارا با سختى‌ها و مشكلات را در دو چيز مى‌بيند، نخست تربيت سارا و دوم تخيل خلاق سارا.
سارا با توجه به تربيت خوبى كه نويسنده برايش در نظر گرفته است در مقابل ديگر انسان‌هاى اين داستان، انسانى سربلند است و با توجه به قدرت تخيلى كه دارد، مى‌تواند سختى‌ها و مرارت‌هاى زندگى جديدش را تحمل كند.
يكى از نمونه‌هاى خوب تربيت سارا را شما مى‌توانيد در صحنه‌اى از كتاب ببينيد كه سارا گرسنه يك سكه چهار پنسى پيدا مى‌كند و براى خريد نان به مغازه مراجعه مى‌كند.

«سارا گفت:
- ببخشيد، شما يك سكه چهار پنسى گم نكرده‌ايد.
آنگاه دستش را كه سكه را در آن بود جلوى زن باز كرد.
زن ابتدا به سكه و سپس به چهره‌ى بى‌رمق و لباس‌هاى پاره‌ى سارا نگاه كرد. او گفت: آن را پيدا كرده‌اى؟
-بله توى گل‌هاى افتاده بود.
- خب نگهش‌دار. شايد اين سكه هفته‌هاست كه اين جا افتاده و فقط خدا مى‌داند صاحبش كيست. تو هم نمى‌توانى او را پيدا كنى.
- مى‌دانم، اما فكر كردم از شما هم بپرسم.
زن با حالتى مبهوت و شوق‌زده گفت: من هم نمى‌دانم مال كيست. مى‌خواهى چيزى بخرى؟
- بله چهار تا كيك، از آن‌هايى كه دانه‌اى يك پنس است.
زن به طرف شيرينى‌ها رفت و چند تا از آن‌ها را در كاغذى گذاشت. سارا كه ديد كه شش تا شيرينى برايش گذاشت، گفت: ببخشيد، من گفتم چهار تا چون فقط چهار پنس دارم.
زن با نگاه مهربانش گفت: خودم دو تا اضافه‌تر گذاشتم. مطمئنم كه بعداً مى‌توانى آن را بخورى. تو گرسنه‌ات نيست؟
سارا كه اشك در چشمانش حلقه‌زده بود گفت: چرا خيلى گرسنه‌ام. از شما خيلى متشكرم.
سارا خواست بگويد بيرون مغازه بچه‌اى است كه گرسنه‌تر از من است اما در همان لحظه دو سه تا مشترى وارد شدند كه خيلى عجله داشتند. سارا دوباره از زن تشكر كرد و از مغازه بيرون رفت.
دخترك فقير هنوز در گوشه‌ى ديوار چپيدهه بود و با نگاهى بهت‌زده و معصومانه پشت سرش را نگاه مى‌كرد. او در آن لباس‌هاى كهنه و پاره‌اش وحشت‌زده به نظر مى‌رسيد. سارا ديدش كه اشك چشمانش را با پشت دست سياه و زمختش پاك كرد. او داشت زير لب چيزى مى‌گفت.
سارا يكى از شيرينى‌ها را بيرون آورد كه گرماى آن دستش را گرم كرد. در حالى كه شيرينى را روى دامن پاره‌ى دخترك مى‌گذاشت گفت: ببين، اين شيرينى داغ و خوشمزه است. زود بخورش.
دخترك تكانى خورد و به سارا خيره شد. انگار چنان بخت خوبى ترسانده بودش. او يك دفعه شيرينى را قاپيد و شروع به بلعيدن كرد.
سارا شنيد كه دخترك با صداى گرفته‌اى گفت: اوه اين مال من است. مال من!
سارا سه شيرينى ديگر برداشت و روى دامن دخترك گذشت. صداى دخترك گرفته و گرسنه و دردناك بود. سارا به خودش گفت: او گرسنه‌تر از من است. وقتى چهارمين شيرينى را روى دامن دخترك مى‌گذاشت دستش مى‌لرزيد. او گفت: اين بچه گرسنكى كشيده اما من نه.
وقتى سارا از آن جا دور مى‌شد آن كوچولوى مو مشكى گرسنه هنوز داشت گاز مى‌زد و مى بلعيد. دخترك به قدرى گرسنه بود كه اگر هم رفتارهاى مودبانه‌اى بلد بود در آن لحظه نمى‌توانست تشكر كند. آن بچه در آن لحظه فقط يك حيوان كوچولوى وحشى بود.
هنگامى كه سارا به گوشه‌ى ديگر خيابان رسيد به عقب نگاه كرد. دخترك در هر دستش يك شيرينى گرفته بود و پيش از آن كه گاز بعدى را بزند بى‌حركت مانده بود تا سارا را نگاه كند. سارا آهسته سرش را تكان داد و دخترك هم كمى بعد سر پر مويش را تكان داد و تا وقتى سارا از ديدش دور نشد گاز بعدى را نزد و تكه‌اى را هم كه در دهانش بود نجويد.
زن شيرينى فروش در همام موقع از شيشه‌ى مغازه‌اش بيرون را نگاه مى‌كرد. او گفت: اگر با چشمان خودم نمى‌ديدم باور نمى‌كردم كه او شيرينى‌هايش را به يك بچه گدا بخشيد! گمان نمى‌كنم بخاطر بدمزه بودن شيرينى‌ها اين كار را كرده باشد. او خيلى گرسنه بود. حاضرم مقدارى پول بدهم تا بفهمم چرا او اين كار را كرد.
زن چند لحظه پشت شيشه مغازه‌اش ايستاد و انديشيد. اما كمى بعد حس كنجكاوى‌اش بر او غلبه كرد. آنگاه رفت بيرون و با آن دخترك گدا صحبت كرد.
- كى اين شيرينى‌ها را به تو داد؟
دخترك سرش را به طرف جايى كه سارا در آن جا ناپديد شده بود تكان داد.
- او چى گفت؟
صدايى گرفته پاسخ داد: از من پرسيد گرسنه‌ام يا نه.
- تو چى گفتى؟
- من گفتم خيلى گرسنه‌ام
- بعد او آمد توى مغازه و شيرينى خريد و به تو داد، درست است؟
دخترك سرش را تكان داد.
- چند تا؟
- پنج تا.
زن كمى فكر كرد و آهسته به خودش گفت: فقط يكى براى خودش ماند! اما در چشمانش ديدم كه خودش مى‌توانست تمام آنها را بخورد.
او هاله‌ى جسم بىرمقى را كه ناپديد شده بود ديد و ذهن بى‌دغدغه‌اش آشفته شد. او گفت: كاش اين قدر تند نرفته بود. آنگاه به طرف بچه چرخيد و گفت:هنوز هم گرسنه‌اى؟
- خيلى گرسنه‌ام اما مثل قبل نه.
زن در مغازه را باز كرد و گفت: بيا تو.
صفحه 142-145 »

نكته جالب اين ماجرا در آن است كه اين حركت سارا (دادن نان به دخترك گرسنه) باعث يك سلسله رفتار زنجيره‌اى‌ مى‌شود. مثلاً در پايان همين صحنه ديديد كه زن مغازه‌دار كودك گدا را به مغازه مى‌برد و او را بعنوان شاگرد مى‌پذيرد و در پايان كتاب مى‌بينيد كه اين شاگرد نيز به كودكان فقير كمك مى‌كند.

اما از نمونه‌هاى تخيل سارا را نيز مى‌توانيد در تشبيه اتاق‌هاى زير شيروانى به زندان باستيل و خانم مين‌چين به زندانبان ببينيد.

فكر مى‌كنم صحبت در مورد كتاب بس است و بهتر است كمى به نويسنده كه بسيار ناآشناتر از كتاب است بپردازيم. جالب اين جاست كه اين نويسنده آثار زيباى ديگر مانند «باغ‌اسرار آميز» و يا «لرد كوچك» را نيز در كارنامه خود دارد و با وجود اينكه فيلم‌ها و سريال‌هاى از اين آثار نيز در تلويزيون ايران به نمايش در آمده است، هنوز هم اين نويسنده براى ايرانى‌ها نام آشنا نيست.
اگر با ديگر داستان‌هاى اين نويسنده آشنا باشيد، تم تكرارى جالبى را در داستان‌هاى او مشاهده مى‌كنيد. خصوصيات كودكانى كه به نوعى قهرمانان اين نويسنده هستند، بسيار مشابه است. اكثراً از هندوستان به انگليس برگشته‌اند و داراى قدرت تخيل بسيار خوبى هم هستند. به نظر مى‌رسد نويسنده براى نشان دادن دلايل متفاوت بودن قهرمانان كودكش، به نام سرزمين پر رمز و راز هندوستان احتياج داشته است.
البته جاى شكرش باقى است كه اين نويسنده خوش ذوق در سال 1924 در سن 75 سالگى فوت كرده است و اگر نه ممكن بود جو زمانه باعث شود همه قهرمان‌هايش تروريست شوند. (واقعاً چه چيزى باعث مىشده است كه ديد غربى‌ها در طى اين مدت اينقدر متفاوت شود؟)
نويسنده خود در كودكى و جوانى دوران فقر را پشت سر گذاشته است و به نوعى داستان‌هاى او بخصوص در دروان جوانى فرارى از زندگى واقعى خودش است. در اولين داستان او به نام «لرد فانتلروى كوچك» قهرمان داستان از فقر به ثروت مى‌رسد.
اين نويسنده بيش از چهل اثر براى بزرگسالان و كودكان نوشته است كه آثار مخصوص كودكانش مثل «سارا كرو» و «باغ اسرارآميز» بعنوان آثار كلاسيك كودكان پذيرفته شده‌اند.

اگر در اين دنيا پر از سياهى هنوز روح روياهاى خود را درخشان مى‌بينيد، توصيه مى‌كنم با خواندن كتاب‌هاى اين نويسنده به درخشان نگه‌داشتن آن كمك كنيد.

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, |

بعضی روزها که به حد مرگ غمگینی یا حالت بد است،

 وقتی از تو می پرسند چرا؟

دیده اید حال آدم بدتر می شود؟

چون نمی توانی توضیح بدهی چرا؟

چون هیچ دلیل محکمه پسندی برای این حد از بد بودن نداری...

و بعد مسخره ات میکنند و میگویند غمت بیخودی است...

و تو نمیدانی چه بگویی

و آن وقت است که حرفش عقده ای تازه در دلت گره میزند...

که چرا هیچکس نمیتواند در شرایطت باشد و درکت کند...

 منبع : وبلاگ منو خدا ( تو لینکام هست )


نگین خانوم یادت میاد هی می پرسیدی چته ، میگفتم نمی دونم ، اعصابت خورد میشد ....

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, |

لای برگای کتابا دنبال خودت نگرد

تو غبارا تو سرابا دنبال خودت نگرد

گم نکن خودت رو تو دنیای تردید و دروغ

زیر آوار نقابا دنبال خودت نگرد

باورش کن من تازه رو خود خود توئه

اون غریبه که بلای جون تو شده توئه

صورتت برات نقابه خودتو نشون بده

اون که تن می ده به هر نقابی که مده توئه

گاهی وقتا آینه هم دروغ میگه

گاهی وقتا صورتت مال تو نیست

گاهی حتی توی آینه خودتو

اشتباه می گیری با یکی دیگه

 

 Download

پ . ن : ریتمش خیلــــــــــــــــــــــی ضایعست !

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, |

 

خط می کشم رو دیوار همیشه روزی یک بار

تو هم شبیه من باش حسابتو نگه دار

بیین که چن تا قرنه تن به اسیری دادی

دنیات شده شبیه سلول انفرادی

تا چشم به هم می ذاری می بینی عمر تموم شد

بین چهار تا دیوار وجود تو حروم شد

چوب خط این اسیری دیواراتو پوشونده

همین روزا می بینی که فرصتی نمونده

بیرون بیا خودت باش تو آدمی نه برده

همیشه باخته هرکس شکایتی نکرده

عاشق زندگی باش زندگی شغل و پول نیست

تو امتحان بودن برده بودن قبول نیست

Download

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, |

همیشه خسته از روزای برفی

عشق پریشون شده ی دوحرفی

گفته بودم اگه دلت گرفته ست

کنج دلم جا واسه ی دلت هست

شاید دلت خواست و پاهات نیومد

یا شایدم دلت باهات نیومد

هرچی که بود بذار که گفته باشم

هرجا که هست دلت منم باهاشم

عشق گذشته از پل دشت پر از گلایل

گمشده ی دوحرفی خسته ی روز برفی

گفته باشم هنوزم اگه دلت گرفته ست

بیا که کنج قلبم جا واسه ی دلت هست

حالا که تقویم من زمستوناش زیاده

تو کوچه های سردش همیشه برف وباده

باید بیای ببینم بهار خنده هاتو

بیا بذار تموم شه روزای برفی با تو

عشق گذشته از پل دشت پر از گلایل

گمشده ی دوحرفی خسته ی روز برفی

Download

 

پ . ن : ایول چاوشی !

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, |

خودکشی ( یاس )

این درسته تسلیم آره تو هستی

گرفتی دیگه تصمیم و بارت رو بستی

وقتی که بدترین خاطره هات

به تو میگه که دیگه باید خاتمه داد

سراسر وجود تو خدشه دار شد

شاکی از مادری که بچه دار شد

به این دنیا اومدی و شدی ناخوانده وارد

حالام که میخوای بشی نارانده خارج

کسی به زندگی تو وارد نشد

عمر تو به مو رسید و پاره نشد

ولی حالا خودت میخوای اونو پاره کنی

ولی دست نگه دار این کار تو نیست

می خوای بمیری تا بدونن بلکه قدرت

یه شعر بنویسن رو سنگ قبرت

بگن حرفاش بین همه گم بود بیچاره

عصر جمعه یکی سرخاکت کمپوت بیاره ؟

فکرت میکنه دلو قانع

که جونت رو زمین گروگانه

ولی بس کن الان عصبی هستی

این نمی تونه باشه نظر اصلی

تو میدونی که سکوت بدنت برابره با شکست و سقوط وطنت

نرو که رفتنت دیگه بستن در دفتر آینده هاست

تو میدونی که طلوع قدمت به طرف مرگ

بمون با من بتاز پاینده باش آینده هارو با من بساز

واسه چی تو داری مرگتو طلب می کنی

فکر تو اینه ؟ تو داری عقب می مونی

ببین همه چی حله فقط می دونی

الکی تو داری وقتتو تلف می کنی

خصلت آدما اینه که فراموشکارن

اگه تو بری یکی دیگه رو در آغوش دارن

اینا رو میدونی میخوای تو باز بری

نکنه که می خوای به دشمنات فاز بدی

پشت سرت زدن همه باهات بدن

لحظه هات هدر رفت و باز عقب

موندی از همه و لحظه هات غمه

و رنگ ماتمه و وقت مام کمه

متاسفانه غلطه راه تو سوی درک

که رهسپار هدف مرگباری که منم

صدبار به سرم زد تا که قدم بردارم به سوی مرگ با این قلم تو نه !

تو میدونی که سکوت بدنت برابره با شکست و سقوط وطنت

نرو که رفتنت دیگه بستن در دفتر آینده هاست

تو میدونی که طلوع قدمت به طرف مرگ یعنی غروب وطنت

بمون با من بتاز پاینده باش آینده هارو با من بساز

میگی بازم یاس الکی رفت رو سن

ببین اشک بعد رفتن تو هفت روزه

حالا چی شده واسه مرگ چراغت سبزه

واسه نجات رسیده همین یه راه به مغزت ؟

میخوای خودتو بکشی بری که چی ؟

شیطونو لعنت کن و بگیر بشین

فکر می کنی وقتی بری اون دست پر

فرشته ها منتظرتن با دسته گل ؟

نه مطمئن باش از این خبرا نیست

خیلی رفتن و تو هم یه نفر لیستی

تو پاشو  بتکون حالا گرد و خاکتو

بترکون جهان سرد و ساکتو

پاشو بگو خیلی مونده خسته شم

خودکشی هم واسه ی تو داره کسر شان

....

که وقتی رسیدیم اون بالا قدرشو بدونیم

دردا دارن می کنن با تو دست رشته بازی

چیزی دور نمی مونه از چشم قاضی

پس بگو فردایی بازم هست

و بگو این سختیا بازنده ست

بگو فکر می کنی از تو شکست خوردم

تو فکر بکنی از تو یه دست بردم ...

 یاس - با من باش

 

Download

پ . ن : وعه . چقد حرف زد !

اون سه نقطه رو نمی فهمم چی  میگه

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, |

خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی

واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی

توکه هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی

منو به محبت دوروزه مهمون کردی

همه عالم می دونستن که بری می میرم

اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی

خیلی ممنون واسه هیچی که آوردی به سرم

خیلی ممنون ولی من هیچوقت ازت نمی گذرم

من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا

با همین سربه هوایی ت منو ویرون کردی

من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم

مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی

Download


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, |

خیلی وقته حرفامو از چشام نمی خونی

حالمو نمی پرسی دردمو نمی دونی

هم ازم گریزونی هم میگی دوستم داری

زخم می زنی اما از جذام بیزاری

دیر می رسی از راه اسم این زرنگی نیست

زود میری اما این عادت قشنگی نیست

با خودت که درگیری از همه طلبکاری

من که از تو دل کندم بس که مردم آزاری

با دروغ هم دستی از غرور لب ریزی

جای آبروداری آبرومو می ریزی

هفت خط و مرموزی مثل مهره ی ماری

مهربون شدی امروز باز چه نقشه ای داری ؟

هیشکی از تو راضی نیست از همه طلبکاری

من که از تو دل کندم بس که مردم آزاری

 

Download


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, |

سلام بر همگی

چه خبرا ؟

با امتحانا خوش می گذره ؟!

من که بد نمی دم خدا رو شکر

( آخه یکی بگه سوم راهنمایی هم درس سخت داره که بخوای بد بدی ؟)

اما خب ، هر درسی سختی خودش رو داره !!!

داداش چلم در این جور مواقع می فرماید :

کاری آسان تر از درس خواندن در این دنیا پیدا نمی شود !

ما چند وقتیه گوشی می بریم مدرسه که اصنم چیز مهمی نیست اما این مدیر و معاون فلان فلان شده مون گیر سه پیچ میدن

مام یواشکی میبریم

تا حالا که خیلی موقعیت گیر افتادن پیش اومده اما خداروشکر به خیر گذشته

این هیجانات هم تو زندگی نباشه که نمیشه دیگه ( هیجان گیر افتادن )

حوصله مون جدیدا شدیدا سر میره هی درس می خونیم

اما خب ... چه میشه کرد ...؟


بی تفاوت باش

به جهندم !!

مگر دریا مرد از بی بارانی ؟!


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, |

 

من امروز اومدم دوباره با یه سری از عکسهای این دوتا منگل که البته این پست شدیدا سفارشیه برای زهرا جونم !

امیدوارم خوشت بیاد عزیزم

 

خدایی مجله های اینارو ببین مجله های مارم ببین !

ما که نفهمیدیم جریان این چیه ، بالاخره ازدواج کردن ، شایعه ست ، چی ؟

شبیه سگ خالدار شده ! ( با عرض پوزش )

 عکس های فیلم wizards of waverly place  

 

 آخه کجای این غول به این جاستین میاد ؟

وقتی همه خوابیم ....ء.

یه خیابونو تو تگزاس به نامش کردن !!! جل الخالق

selena_gomez_elle_magazine_united_states_july_2012_vsplmra.sized.jpg

 

File:Loveyoulikeselenagomez.jpg

ماشالا مژه مصنوعی 

File:AYearWithoutRain.jpg

این عکسش مال صدسال پیشه نگا چه بچه بوده

مرض . اصن دخترو چه به عربده زدن

بسه دیگه حالم از هرچی سلناست به هم خورد .

جاستین :

 

 تیکه ای کوتاه از آهنگ Justin Bieber - As Long As You Love Me

آفرین ... از این کارام بلده

ویدیو و مصاحبه جاستین در Bild آلمان

مصاحبه جاستین در bild آلمان

آخه آدم با طرفدار اینقدر صمیمی میشه ؟( چقدر آشناست قیافه این زنه )

جوجه . تو گواهینامه داری ماشین سوار میشی ؟

عکس های جدید منتشر شده از جاستین بیبر - justin bieber (2)

عکس های جدید منتشر شده از جاستین بیبر - justin bieber (3)

خب بیاین برین اونور میخواین یه عکس حسابی از بچه مردم بندازن

عکس های جدید منتشر شده از جاستین بیبر - justin bieber (6)

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ادامـه مطلـب
ترنم | چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, |

خانه باشد طلبت !

شانه ی دوست کجاست ...؟


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, |

امشب لیله الرغائبه

شب آرزوها

یکی از بزرگترین آرزوهای من اینه که امسال یه دبیرستان به دردبخور قبول شم !

بیشتر آرزوهام خصوصیه

بیشترشونم جوریه که خودمم فکرشو که می کنم خنده م می گیره !

می دونم آرزوهای همتون خصوصیه اما اگه چیزی بود که خیلی شخصی نبود

خوشحال میشم برام بنویسین !

 این ادامه مطلب رمز داره

می خوام یه وقتی اگه دوباره این وبلاگو خوندم بعدا ، یاد حماقتام بیافتم و آرزوهایی که تو این سن دارم !

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
لطفا زور نزنید !

برچسب‌ها: <-TagName->
ادامـه مطلـب
ترنم | پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, |

یه دوستام هست کلا خانواده ی خوشی دارن . همش تو خونه این دستگاه دی وی دی شون روشنه و چاوشی و قمیشی و معین گوش میدن ! البته منم گوش میدما ولی در خفا !

خلاصه می گفت یه چند وقتی این دی وی دی شون خراب شده بوده الکی برا خودش روشن میشده . دیروز عصرم این داشته ناری رو گوش می کرده و صداشم تا ته زیاد . شب که می خوابن حدودا ساعت سه و اینا ، یهو یه صدای نکره ای میگه : ناری ناری ناری !

اینام خانوادتا می پرن بالا . خودش که داشته سکته می کرده هی جیغ میزده ( دخترا فقط همین یه کارو بلدن ) مامانشم زبونش گرفته بوده و خلاصه یه وضعی .

تازه امروز امتحان اجتماعی داشتیم ، همون دوستم کتاب اجتماعی ش رو در آورده ، جلد و دوسه تا ورق نداشت . می گفت سپیده ( خواهرش که ازدواج کرده ) دیشب خونه شون خوابیده بوده ، نصفه شب گرمش میشه پا میشه جلد کتاب اینو می کنه باش خودشو باد می زنه ! تازه یه دفه دیگم جعبه دستمال کاغذی رو پاره میکنه ، دستمالاشو می ریزه بیرون باش خودشو باد میزنه ! نابغه ن مردم به خدا !

پی نوشت 1 : خداییش خیلی بده آدم یهویی از خواب بیدار شه . من خودم یه دفه یه هزارپا به قاعده ی یه خط کش پیدا کردم تو رخت خوابم ، بنا کردم جیغ زدن . همه داشتن سکته می کردن اونوقت شب .

پی نوشت 2 : این آهنگ ناری هم خیلی آهنگ مزخرفیه ها ، قبول دارین ؟ به شخصه ازش متنفرم .

پی نوشت 3 : اللهم اجلس فی بغلنا تلمیذ خرخونا

و اجعل فی اطرافنا مراقب گاگولا

الهی آمین !

 


 

خدایا..!!


کاش اعتراف کنی


جهنمی در کار نیست


برای ما همین روزهای برزخی زمینی کافیست!


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, |

بادبادکای رنگی ( چاوشی )

بچه بودم بادبادکای رنگی دل خوشی هر روز و هرشبم بود

خبر نداشتم از دل آدما چه بی بهونه خنده رو لبم بود

کاری به جز الک دولک نداشتم

 بچه بودم به هیچی شک نداشتم

بچه بودم غصه وبالم نبود

هیشکی حریف شور و حالم نبود

بچه  که بودم آسمون آبی بود

حتی شبای ابری مهتابی بود

بچگی و بچگیا تموم شد

خاطره های خوش رو دست من موند

تا اومدم چیزی ازش بفهمم

جوونی اومد اونو با خودش برد .... برد ....

 

 

پ . ن : من عــــــــــــــــــــــــــاشق این آهنگم

 

 

http://up.iranblog.com/download.php?file=vfm20p5wj9yebq8s3roa.mp3

 


برچسب‌ها: <-TagName->
ترنم | چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, |

Ɖɛƨι∂и : zĦaиƉaяк