امروز سر کلاس فارسی تو کتابمون یه جدول داشتیم ، معلممون داشت حلش می کرد .

نوشته بود : دو برادر قد بلند

که می شد : 11

کلاس ساکت بود ، من یهو گفتم : هابیل و قابیل!

بچه ها مرده بودن از خنده و معلممون می خندید .

.

همین معلممون خیلی به همه مثبت میده . یه بچه ها رو مامور کرده ، برای اونایی که میگه مثبت بذاره . مثلا معلمه گفت : با نگاه به طبیعت ... به چه چیزی پی می بریم ؟ همه تو هپروت ، یکی گفت : وجود خدا

کلی ذوق کرد یهو داد زد : احسنتم ( تیکه کلامشه ) آفرین ! چقدر باهوش .

و مثبت براش گذاشت .

امروز یکی اومده دم در کلاس از طرف معاون یه پیغام آورده بود . معلم هم حواسش نبود ، داشت درس میداد . اون دختره هم همینطور ایستاده بود تا معلم بفهمه .

یه بچه ها گفت : خانم این بدبخت رو ببینین چی کار داره ؟

معلم داد زد : اِ ؟ این از کجا اومد . احسنتم ! صبر شما قابل تحسین است .

یهو گفتم : یه مثبتم برای این بذار !

دختره مال اون کلاسیا بود .

معلمه کلی ضایع شد ولی هرهر خندید !

.

همین معلممون دوباره ، خیلی خودشیفته است .

هی میگه من دانشجو که بودم ، هزار تا هنر داشتم . معلم طراحیم می گفت تو اگه ادامه بدی یکی از اساتید هنر میشی و گلدوزی بلد بودم و خیاطی ام توپ و بود و فلان و فلان ...

امروز وقتی زنگ خورد و از کلاس رفت بیرون ، یه بچه ها داد زد :

بابا تو محشری ، از همه سری !

نظرات شما عزیزان:

سوگند

ساعت14:18---20 دی 1390

[وب سایت]

می توان با زیرکی تحقیر کرد

هر معمای شگفتی را

می توان به حل جدولی پرداخت

می توان تنها به کشف پاسخی بیهوده دل خوش ساخت

پاسخی بیهوده ، آری پنج یا شش حرف



من آپم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: